بـهانه گـیر زبـان نفهم . . .
دلـم را مـیگویـم . . . !
آخـر تـورا از کـجا برایش بـیاورم . . .

بیا قدم بزنیم . . .
من با ” تـو ”
تو با هر که دلت خواست !
فقط بیـا قدم بزنیم . . .
اصلا بیا و بگذار . . .
سایه ات باشـم . . .
سایه که آزار ندارد !
دارد ؟

میگن قسمت نیست ، حکمته . . . !
من معنی قسمت و حکمت رو نمی دونم !
اما تو معنی طاقت رو می دونی !
مگه نه . . . ؟!

تو که نیستی انگار دنیا نیست . . .
هیچ چیز و هیچکس با من راه نمی آید در نبودت ! نه دلم و نه نفسهایم . . .
این جور وقت ها فقط چشمانم خوب اشک میریزند و سیگار هایم قشنگ دود میکنند . . .

لطفـاً دستگـاه شـوک را خـامـوش کـُن و لبـانت را ببنـــد !
جملـــه هـای عاشقـــانـه دیگــر فـایـده نـدارد !
عشق ، درونـم مـرد دیگـــر

در خواب مــن دست دیگری را نگیـــر !
حرمـت نگه دار لعنتـــی . . . !

پشت سرم حرف بود
حدیــث شد
میترســــم آیه شود
سوره اش کنند به جعـــل
بعد تفسیـــرم کنند این جماعت نـا اهـــل

یادش بخــیر وقتـی بودی ، نیـازی به شمـردن ستـاره ها نبـود !
اصـلا یـادم نیـست !
ستـاره ای بـود یا نبـود !
هـر چـه بـود شـیریـن بـود !
حتـی بـی خـوابی بـدون شمـردن ستــاره ها . . .

بعضی وقت ها خداحافظ
یعنی : نذار برم . . .
یعنی : برم گردون . . .
یعنی : سفت بغلم کن و سرمو محکم بچسبون به سینه ات و بگــــــــــو :
خداحافظ و کوفت . . .
خداحافظ و زهر مار . . .
بیخود کردی میگی . . .
خداحافظ !
دفعه آخرت باشه !
مال خودمی . . .

دلم قصه اى عاشقانه میخواهد !
ک تا آخرش پاى هیچ نفرسومى به میان نیاید . . . !

من آدم نمی شوم !
لبخندت خرم می کند و دوریت سگم !

دلم دیگر به زندگی گرم نیست
مادر می‌گوید : باید کمی به خودت برسی !
اما چگونه ؟
وقتی از هر طرف میروم به تو می‌رسم ؟!

درد می کشم ، درد
هم تلخ است هم ارزان
هم گیراییش بالاست
هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد ناباب نبود ، اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که ماندنی نیست ،همین !

شب ها پرنده هایش می روند !
روزها ستاره هایش !
ببین !
آسمان هم که باشی ، باز تنهایی . . .

ﺳﯿﮕﺎﺭ ؟ ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻧـﻢ . . .
ﻣﺴﺎﻓــﺮﺕ ؟ ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻧـﻢ . . .
ﺩﯾﺎﺯﭘﺎﻡ ؟ ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻧـﻢ . . .
ﻣــﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍرم . . .

شکسپیر گفت :
من همیشه خوشحالم ، می دانید چرا ؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم . . .
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند . . .
زندگی کوتاه است !
پس به زندگی ات عشق بورز ، خوشحال باش و لبخند بزن !
فقط برای خودت زندگی کن و قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن !
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن !
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش !
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش !
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن !
قبل از تنفر ؛ عشق بورز
زندگی این است . . .
احساسش کن ، زندگی کن و لذت ببر

خوبی باد بادک اینه که :
می‌ دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده !
ولی بازم تو آسمون می‌ رقصه و می‌ خنده . . .

حـوصـله ام بـرفـی سـت !
بـا یـک عـالـمه قنـدیـل ِ دلتـنگی ، از گـوشـه ی دلـم آویـزان !
آهـای !
کـافـی سـت کمـی “ ها” کنـید ،
تـا کـه “ آب ” شـوم !

لباس هایم که تنگ می شد می بخشیدم !
دل تنگم را حالا ، چه کسی می خواهد ؟!
می خـواهـی . . . ؟!

ببینمت . . .
گونه هایت خیس اسـت . . .
باز با این رفیق نابابت . . .
نامش چه بود ؟
هان !
باران . . .
باز با باران ، قدم زدی ؟
هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .
همدم خوبی نیست برای درد ها . . .
فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکنـد . . .

آدمی که دلتنگ است ؛ هیچ حرفی حالی اش نیست . . .
آی آدمـها برایش فلسفه نبافید . . .

چه غم انگیز است سرنوشت ماهیِ کوچک وقتی به هوای جفت خود به اقیانوس می زند و نهنگ ها عاشقش می شوند .

از وقتی رفته ای چشمانم را نبسته ام ، روی پلکم نشسته ای !
میترسم ببندم و دیگر نبینمت ؛ من تصویرِ بودنت را اینجا به چشمانم نشانده ام . . .

می دانی . . .
پزشکان که هیچ
حتی مامورین بازیافت هم
از قلب شکسته قطع امید کرده اند !

دیشب یهو دلم کودتا کرد . . .
تو رو میخواست . . .
سرم رو کردم زیر بالش اروم به دلم گفتم :
خفه شو . . . !
دوره دموکراسی گذشته میزنم لهت میکنم !